اهمیت محیط زیست/در کلام رهبری
بیانات حضرت آقا در مورد محیط زیست
مسئلهی محیط زیست خیلی مهم است. مسئلهی منابع طبیعی بسیار مهم است. منابع طبیعی ثروتهای ملی اند؛ مال این دولت و آن دولت و این وزیر و آن وزیر که نیستند؛ اینها مال ملتهاست؛ آن هم نه ملتها در یک نسل؛ ثروتی است متعلق به ملتها در طول تاریخشان؛ از اینها باید استفاده کنند.
بیانات پس از کاشت نهال در روز درختکاری 15/12/90
متأسفانه در طول سالهای متمادی، به مسئلهی درخت بی اعتنائی شده. البته حالا خوشبختانه مردم و مسئولین به درخت و به محیط زیست توجه نشان میدهند، لیکن به نظر میرسد که هرچه بیشتر بایستی در این زمینه کار کرد. به نظر من خود مردم هم مؤثرترین و مهمترین بخش از این کار را بر عهده دارند: حفظ جنگلها، حفظ مرتعها، حفظ زمینهای حاصلخیز و حفظ باغات.
بیانات پس از بازدید از مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع 14/12/77
برای ما مسأله محیط زیست یا حفظ منابع طبیعی، مسألهای تجمّلاتی و درجه دو نیست؛ یک مسأله حیاتی است. در تلاش ما برای توسعه کشور، اولویّت باید در این بخش باشد. تکیه هم باید روی این بخش باشد. حتّی گرایش به صنعت باید با توجّه به این بخش باشد تا کشور بتواند استفاده کند؛ تا ما که کشوری هستیم بهطور طبیعی از طبیعتِ خوب و مناسب برخوردار – بههرحال امکانات اقلیمی هست و آنچه تخریب شده است، بهدست بشر تخریب شده است – بتوانیم ازاین امکانات استفاده کرده و آنها را زیاد کنیم و نگذاریم آن منابع از بین برود.
بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران 21/7/85
هرکدامِ از ما انسانها ممکن است در درون خودمان -خدای نکرده- یک طاغوت و یک بت تربیت کنیم و پرورش بدهیم. در مقابل خدا سرکشی کردن و خودبینی داشتن، نتیجهاش عبارت از رشد طغیان در انسان است. اگر این خودبینی در مقابل انسانهای دیگر باشد، نتیجهاش میشود نادیده گرفتن حقوق دیگران؛ تجاوز و دستدرازی به حقوق این و آن. اگر این خودبینی در مقابل طبیعت واقع بشود، نتیجهاش میشود تضییع محیط طبیعی؛ یعنی آنچه که امروز به حق دربارهی مسئلهی محیط زیست در دنیا اهتمام هست. نادیده گرفتن محیط طبیعی زیست انسان هم، نتیجهی طغیان، خودبینی و خودخواهی در مقابل طبیعت است
بیانات در دیدار مسئولان و فعالان محیط زیست، منابع طبیعى و فضاى سبز 17/12/93
اهمّیّت مسئلهی محیط زیست ایجاب میکند که همهی دستگاههایی که بهنحوی با مسئلهی محیط زیستیِ انسان در کشور مرتبطند، با یکدیگر بهصورت صمیمانه همکاری کنند
دهها روایت با مضامین عالی در اسلام، در متون دینی ما دربارهی زمین، دربارهی محیط زیست ما هست.
○ قضیّهی محیط زیست خیلی قضیّهی مهمّی است. خلاصهی اهمّیّت این قضیّه عبارت است از مسئولیّت انسان در قبال طبیعت؛ باید احساس مسئولیّت کند. همچنانکه در قبال انسانها احساس مسئولیّت میکنیم، در قبال طبیعت هم باید احساس مسئولیّت کنیم. اسلام و ادیان الهی خواستهاند تعادل میان انسان و طبیعت را حفظ کنند؛ این، آن هدف اساسی و اصلی است. عدم حفظ این تعادل ناشی از عواملی است که عمدهاش خودخواهیهای انسان است؛ قدرتطلبی است؛ قلدری و گردنکلفتی بعضی از ما انسانها است. وقتی این اتّفاق نیفتاد – یعنی این تعادل حفظ نشد – آنوقت بحران محیط زیست پیش میآید؛ بحران محیط زیست به همهی بشر و بههمهی نسلها آنوقت ضرر میزند
○ مشکل اساسی در باب مسائل محیط زیست این است که آثار تخریب با آسانی و بزودی ظاهر نمیشود؛ وقتی ظاهر شد، علاج آن آسیبها و مشکلها هم بعضاً بلندمدّت و بعضاً ناممکن است. فرض بفرمایید که آب شدن یخهای قطبی – که منتهی بشود به بالا آمدن سطح آب دریاها و مسائل گوناگون زیستیِ فراوان دیگری که برایش پیش میآید – دیگر چیزی نیست که قابل علاج باشد برای بشر؛ اینها دیگر چیزهایی نیست که بشود در ظرف ده سال و بیست سال و صد سال جبران کرد؛ آثار ماندگاری برای بشریّت دارد
○جزو مسائل مهمّ زیست محیطیِ امروز ما در کشور، مسئلهی آلودگی هوا در شهرهای بزرگ کشور است؛ در تهران و کلانشهرهای کشور؛ خب، مسئلهی مهمّی است، این را میشود پیشگیری کرد، میشود هم علاج کرد. اگر ما حقیقتاً با هم همدل، همزبان، همنیّت نیروهایمان را روی هم بگذاریم – همهی کسانی که اطراف این قضیّه هستند – این کار را میشود حل کرد. فلان کشور یک پنجم خاک ما وسعت دارد، دو برابر ما جمعیّت دارد، مشکل آلودگی هوا را حل کرده؛ پس میشود [حل] کرد. بنابراین این کار ممکن است؛ ما هم میتوانیم حل کنیم
○ مسئلهی محیط زیست، مسئلهی این دولت و آن دولت نیست؛ مسئلهی طولانیمدّت است؛ مسئلهی زید و عمرو نیست؛ مسئلهی این جریان و آن جریان نیست؛ مسئلهی همهی کشور است؛ همه باید دستبهدست هم بدهند و این مشکل را حل کنند
○ سه عنصر اساسی در محیط زیست هست که اینها را بایستی مورد توجّه قرار داد: هوا، آب، خاک. همهی همّت را باید [روی اینها] گذاشت
○ حفظ محیط زیست و رعایت محیط زیست، یک وظیفهی حاکمیّتی است؛ البتّه مردم هم نقش دارند؛ مردم میتوانند نقشهای خوبی ایفا کنند، همکاری کنند؛ شرطش این است که دستگاههای حاکمیّتی بهطور جدّی دنبال قضیّه باشند. اگر جدّیّت بهخرج بدهند، مردم هم به اینها کمک خواهند کرد
اوّلاً تهیّهی سند ملّی برای مسائل محیط زیست؛ [و بعد] همکاری دستگاهها که اوّل اشاره کردم که همهی دستگاهها باید بجد با همدیگر همکاری کنند؛ [و بعد] پیوستِ محیط زیستی برای همهی برنامههای سازندگی. همهی برنامههای سازندگی از شهری و صحرایی و صنعتی و بقیّهی طرحها، حتماً یک پیوست محیط زیستی باید داشته باشد؛ جادّه میخواهید بکشید، مشخّص باشد که تأثیرش در محیط زیست چیست؛ کارخانه میخواهد نصب بشود، باید معلوم باشد که تأثیرش در محیط زیست چیست؛ بعضی از مسائل تجاری، بعضی از نقلوانتقالها و کارهای بازرگانی؛ اینها بایستی پیوست محیط زیست داشته باشد
○ بایستی تخریب محیط زیست جرم محسوب بشود؛ بهعنوان جرم بایستی تعقیب بشود. پالایش و بازنگری قوانین موجود، تقویت نظارتهای بیاغماض – نظارت انجام بگیرد، هیچ گونه اغماضی هم در این نظارتها صورت نگیرد و رؤسای دستگاهها شخصاً نظارت کنند – و شاید از جهتی از همه مهمتر، فرهنگسازی است؛ فرهنگسازی؛ مردم بدانند که اهمّیّت حفظ محیط زیست چقدر است. این را از دبستان باید شروع کنیم، در کتابهای درسی؛ باید بچّههای ما اهمّیّت مرتع و جنگل و هوا و آب و خاک و دریا و مانند اینها را از کودکی بفهمند و روی آن حسّاس باشند. حفظ حریم محیط زیست باید جزئی از فرهنگ عمومی بشود
پیام به مناسبت برگزاری همایش حقوق محیط زیست ایران 20/3/82
تخریب محیط زیست معلول نابرابریهای اجتماعی و استفاده غلط از طبیعت و یکی از عوامل تضییع حقوق انسانها است. متأسفانه در جهان امروز اقلیتی مرفه و ثروتمند از همهی امکانات و مواهب طبیعی و سالم بهرهبرداری میکنند ولی اکثریت ملتها محکوم به زندگی در شرائط محیطی آلوده و غیر بهداشتی و تن دادن به عوارض سوء و انواع بیماریها و پذیرفتن بلا و مصیبت و مرگ و میراند
کشورهای صنعتی بیشترین آسیب را به طبیعت و محیط زیست وارد ساخته و به حقوق سایر کشورها تجاوز نمودهاند و در اثر سیاستهای خود، بیماری و فقر و ویرانی را بر بسیاری از انسانها تحمیل کردهاند
شیوههای ناصحیح و غیر عادلانه در تعامل با طبیعت و آلوده ساختن محیط زیست در کشورمان نشاندهنده فقدان آگاهیهای زیست محیطی و ضعفساز و کارهای قانونی در صیانت از محیط زیست و جلوگیری از آلوده ساختن آنست. برای از بین بردن این نقیصهی بزرگ و اساسی باید آگاهی افراد نسبت به مسائل زیست محیطی افزایش یابد و مدیریتهای کلان در ایجاد ساختار مناسب همراه با الزامات قانونی برای رعایت حقوق عمومی تلاش کنند و انگیزهها و حساسیتها را برای مقابله با آلایندهها بالا ببرند
○ در اسلام، جامعترین دیدگاه و صحیحترین شیوهی تعامل با طبیعت و محیط زیست بیان گردیده است
○ نگاه اسلام به طبیعت و محیط – اعم از جاندار و بیجان – عاطفی، اخلاقی، معنوی و هدایتگرانه است و برخورداری از مواهب طبیعی نیز بر پایهی اصولی متین، عادلانه، حکیمانه، متوازن و سازنده استوار گردیده است. هدف متعالی اسلام برخوردار ساختن همهی نسلها از نعمتهای الهی و ایجاد جامعهای سالم و بدور از فاصلهی طبقاتی و مستعد برای رشد و شکوفائی است و الزامات شرعی برای حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعی با پرهیز از زیادهروی و مقیّد به عدم اضرار به غیر فراهم آورده است
شایسته است مسئولان محترم برای ارتقاء سطح آگاهی و حساسیت عمومی در رابطه با محیط زیست تلاش و خلاءهای قانونی را پر کنند و دستگاههای مسئول با دقت نسبت به اجرای قوانین مراقبت نمایند و با متخلفان بطور قاطع برخورد کنند و قوه قضائیه با ساز و کار مناسب به تخلفات زیست محیطی رسیدگی کند
○ مسئلهی گیاه و بوستان و درخت و این چیزها جزو مسائل اصلی است؛ اینها را جزو مسائل فرعی نباید به حساب آورد. درست است که در شمارش مسائل اساسی کشور، چشمها و نگاهها به سمت اقتصاد، به سمت فرهنگ، به سمت مسائل پولی، به سمت مسائل سیاسی کشانده میشود – معمولاً اینجور است – لیکن اگر با دقت نگاه کنیم، مسائلی که مربوط به زیست انسانی است، بیشتر از آنها اهمیت دارد. سیاست برای چیست؟ اقتصاد برای چیست؟ خدمات گوناگون شهری و کشوری برای چیست؟ اصلاً پیشرفت کشور برای چیست؟ پیشرفت برای این است که انسانها زندگی سالم و مطلوبی داشته باشند. اگر محیط زیست تخریب شد، همهی اینها باطل خواهد شد.اهمیت محیط زیست اینجاست
○ واقعاً اگر ما به مسئلهی آب، خاک، هوا و آن چیزهائی که منتهی میشود به این چیزها – مثل مراتع، مثل منابع طبیعی، مثل جنگلها، مثل وضع شهرسازی – نپردازیم، زندگی مردم شیرین نخواهد شد. صنعت و پیشرفت صنعتی و درآمدهای فزایندهی کشور و افتخارات گوناگون علمی، متن زندگی و واقعیت زندگی را شیرین نمیکند؛ همهی اینها باید مقدمه باشد برای اینکه مردم زندگی سالم و شیرین و مطلوب داشته باشند. از جملهی چیزهائی که مِساس مستقیم دارد، مسئلهی محیط زیست است، محیط زندگی انسانهاست، مسئلهی آب و هواست. آن وقت ریشههای آن، بنیانهای آن، که خاک است و جنگل است و درخت است و بقیهی چیزها، اهمیت درجهی یک پیدا میکند
○ من خواهش میکنم مسئولینی که در بخشهای مختلف هستند، به این نکته توجه کنند که نگاه به مسئلهی آب و هوا، نگاه به مسئلهی غبار، نگاه به مسئلهی دود، نگاه به مسئلهی هوای سالم، نگاه به مسئلهی آب سالم، نگاه به محیط زیست سالم، نگاه به مسئلهی جنگلها، نگاههای اصلی است؛ اینها را در متن برنامهها، در مجاری همهی برنامههای زندگی بگنجانند
روی مسئلهی تخریب جنگلها حساس باشید. فشار به جنگلها زیاد است. جنگلها را باید حفظ کرد. منابع طبیعی و مراتع را باید حفظ کرد