دوران حساس امام هادی علیه السلام

دوران امامت امام هادی (ع) با ظلم و استبداد و خفقان شدیدی از سوی دستگاه حکومت بنی‌عباس مواجه شده بود؛ شرایط ویژه‌ای که در اثر آن، حکومت امام را از مدینه به شهر سامرا تبعید کرد. سامرا شهری نظامی بود که کاخ حکومت و نظامیان و مأموران خلیفه در آن زندگی می‌کردند. منظور از حکومت برای تبعید امام هادی علیه السلام به چنین شهری این بود که آن حضرت و همچنین امام حسن عسکری علیه السلام را به طور مستقیم زیر نظر داشته و رفت و آمدهای ایشان را کنترل کنند و از این طریق مانع از ترویج و گسترش تشیع و تولد آخرین منجی حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شوند. در چنین اوضاعی امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام از هر فرصتی جهت تبلیغ اسلام و فرهنگ ناب تشیع بهره برده و با ارسال نمایندگان و وکلایی به سرزمین‌های گوناگون، امر امامت را به خوبی انجام دادند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین امیر انصاریان، استاد حوزه و پژوهشگر دینی به بررسی اوضاع در دوران امامت امام هادی علیه السلام و تلاش آن حضرت برای گسترش و تبیین فرهنگ اسلام محمدی پرداخته است. آن طور که این محقق اسلامی توضیح می‌دهد، دوران امام هادی علیه السلام دوران اختناق شدیدی بود و دستگاه حکومت آن زمان بسیار مستبدانه و ظالمانه رفتار می‌کرد. به قدری که امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام را از مدینه به شهر سامرا تبعید کردند تا آن بزرگان را به طور مستقیم زیر نظر داشته باشند و همه رفت و آمدهای ایشان را کنترل کنند. به همین علت امام هادی علیه السلام چندان آزادی عمل نداشتند تا بتوانند به طور عادی در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و علمی و حتی تربیت شاگردانی فعالیت کنند. از این نظر دوران آن حضرت با دوران امام محمدباقر و امام صادق علیهماالسلام تفاوت داشت. اما امام در همان دوران سخت و مستبدانه از هر شرایطی برای تربیت شاگردان و اعزام نمایندگان و وکلایی به سرزمین‌های گوناگون بهره می‌بردند. آن حضرت به طور مخفیانه شاگردانی در زمینه روایت حدیث، و فقه و علوم و معارف اسلامی تربیت کردند و در عین حال مناظرات و مکاتباتی با مردم داشتند که به سؤالات آنها پاسخ داده و شبهات را برطرف می‌کردند. در این شرایط نمایندگان امام در سرزمین‌های گوناگون حضور داشتند و از طرف آن حضرت به نیازها و سؤالات مردم پاسخ می‌دادند، نیازهای مادی و معنوی آنها را رفع کرده و خمس و زکات را به دست امام می‌رسانند تا در جهت مصالح مردم مسلمان مصرف شود.

زندگی خانوادگی امام هادی علیه السلام

امام علی النقی علیه السلام مشهور به امام هادی، پیشوای دهم ما شیعیان هستند که طبق روایت مشهوری در نیمه ذی‌الحجه سال ۲۱۲ هجری در مدینه به دنیا آمدند. پدر بزرگوار آن حضرت، امام جواد علیه السلام بوده و مادر ایشان بانوی مؤمن و پاکدامنی به نام سمانه مغربیه بود که در تقوا و ایمان مشهور زمان خود بود. طبق روایت‌ها امام هادی علیه السلام تنها یک همسر داشتند به نام حدیث یا سوسن.

در میان لقب‌های امام دهم، لقب هادی و نقی بسیار مشهور است و البته به آن حضرت ابوالحسن ثالث هم گفته شده است. البته لقب‌هایی مانند عالم، فقیه، مؤتمن و طیب نیز به آن حضرت داده شده است.

آن حضرت مانند پدران و اجداد گرامی خود دارای علم لدنی و الهی بودند که به طور مستقیم از طریق غیب الهی و نیز از راه علوم و معارف قرآن و سنت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و پدران گرامی خود کسب فیض می‌کردند.

سرانجام آن حضرت هم به این صورت بود که در سال ۲۵۴ هجری یعنی زمانی که حدوداً ۴۳ ساله بودند، در شهر سامرا از طریق زهری که مأموران حکومت به آن حضرت خوراندند، به شهادت رسیدند و امامت بعد از ایشان به امام حسن عسکری علیه السلام منتقل شد.

امامت در کودکی

 زمانی که امام جواد علیه السلام به شهادت رسیدند، امام هادی علیه السلام تنها هشت سال داشتند و مقام مهم امامت از سوی خدای متعال به عهده ایشان گذاشته شد.

مردم دوران امامت امام جواد علیه السلام را به یاد داشتند و شاهد بودند که آن حضرت هم در سن کودکی به مقام امامت رسیدند و در همان حال از علم و درایت و حکمت سرشاری برخوردار بودند که نشان و دلیل محکمی برای امامت ایشان بود. به همین علت بود که اکثریت مردم به غیر از تعداد معدودی درباره امامت امام هادی علیه السلام در سن هشت سالگی با مشکل و ابهام خاصی مواجه نشدند و مخصوصاً برای بزرگان شیعه در این باره تردیدی روی نداد.

در عین حال امامت امام هادی علیه السلام دارای دلایلی بود که مردم از طریق ائمه قبلی از آن آگاه شده بودند که یکی از آنها احادیثی به نقل از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بود که طی آن اسامی ۱۲ امام به طور دقیق و مشخص عنوان شده بود که یکی بعد از دیگری به امامت می‌رسند.

تلاش امام جواد علیه السلام برای تبیین امامت امام هادی علیه السلام

در عین حال امام جواد علیه السلام هم در دوران حیات خود به مردم خبر داده بودند که: «بعد از من مقام امامت بر عهده پسرم علی است، در صورتی که او پسر خردسالی خواهد بود.» و در جای دیگری تأکید کردند که: «او در خردسالی به امامت می‌رسد همان طور که عیسی بن مریم علیه السلام نیز چنین بود.»

امام جواد علیه السلام فرموده بودند که: «امام بعد از من پسر علی است. فرمان او فرمان من و سخن او، سخن من خواهد بود. اطاعت از او اطاعت از من است و امامت بعد از او در فرزندش حسن خواهد بود.» به این طریق امام جواد علیه السلام حکم امامت را تبیین فرموده و حتی اعلام کردند که امام هادی علیه السلام بعدها صاحب فرزندی به نام حسن خواهد شد که او امام یازدهم شیعیان است.

زیارت جامعه کبیره؛ میراث ارزشمندی امام دهم

زیارت جامعه کبیره یکی از مهمترین میراثی است که ائمه اطهار علیهم السلام برای ما است و متن آن را امام هادی علیه السلام به ما تعلیم فرموده‌اند. زیارت جامعه کبیره متقن ترین متن در خصوص امام شناسی است که دارای مضامین و مفاهیم بسیار والا و عالی است که امام را برای ما معرفی می‌کند.

امام هادی علیه السلام این زیارت را در جواب درخواست شیعیان و ارادتمندان ائمه اطهار علیهم السلام تعلیم فرمودند. در عین حال این زیارت دارای سند معتبری است که نشان‌دهنده صحت صدور آن از امام هادی علیه السلام دارد.

یکی از موارد صحت این زیارت آن است که علامه محمدتقی مجلسی در جلد ۹۹ کتاب بحارالانوار نوشته است: «این که سخن درباره زیارت جامعه اندکی به درازا کشید، (اگرچه حق آن را به جهت پرهیز از طولانی شدن ادا نکردم) به این خاطر است که این زیارت، صحیح‌ترین زیارت‌ها از جهت سند و فراگیرترین آنها نسبت به ائمه علیهم السلام است و در مقایسه با دیگر زیارت‌ها از فصاحت، بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است.»

راه ارتباطی مردم با امام در دوران محاصره نظامی

دوران امام هادی علیه السلام دوران اختناق شدیدی بود و دستگاه حکومت آن زمان بسیار مستبدانه و ظالمانه رفتار می‌کرد. به قدری که امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام را از مدینه به شهر سامرا تبعید کردند تا آن بزرگان را به طور مستقیم زیر نظر داشته باشند و همه رفت و آمدهای ایشان را کنترل کنند.

به همین علت امام هادی علیه السلام چندان آزادی عمل نداشتند تا بتوانند به طور عادی در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و علمی و حتی تربیت شاگردانی فعالیت کنند. از این نظر دوران آن حضرت با دوران امام محمدباقر و امام صادق علیهماالسلام تفاوت داشت.

اما امام در همان دوران سخت و مستبدانه از هر شرایطی برای تربیت شاگردان و اعزام نمایندگان و وکلایی به سرزمین‌های گوناگون بهره می‌بردند. آن حضرت به طور مخفیانه شاگردانی در زمینه روایت حدیث، و فقه و علوم و معارف اسلامی تربیت کردند و در عین حال مناظرات و مکاتباتی با مردم داشتند که به سؤالات آنها پاسخ داده و شبهات را برطرف می‌کردند.

در این شرایط نمایندگان امام در سرزمین‌های گوناگون حضور داشتند و از طرف آن حضرت به نیازها و سؤالات مردم پاسخ می‌دادند، نیازهای مادی و معنوی آنها را رفع کرده و خمس و زکات را به دست امام می‌رسانند تا در جهت مصالح مردم مسلمان مصرف شود.

شاگردان امام

در این باره شیخ طوسی در کتاب رجال نوشته که تعداد شاگردان و یاران امام هادی علیه السلام در زمینه علوم مختلف بیشتر از ۱۸۰ نفر بودند. در بین آنها هم چهره‌های درخشان و شناخته شده علمی و معنوی زیاد بودند. افرادی مانند فضل بن شاذان، علی بن مهزیار اهوازی، ایوب بن نوح، حسین بن سعید اهوازی، عثمان بن سعید عمری یا حسن بن راشد ازجمله شاگردان و یاران آن حضرت بودند که در علم، فقه و ایمان سرآمد روزگار خود و بلکه چهره‌های برجسته‌ای در تاریخ اسلام هستند.

بعضی از این افراد در دوران ائمه دیگر هم شاگردی کرده‌اند و یا دارای آثار و تألیفات ارزشمندی در علوم اسلامی هستند.

شبکه وکلا و نمایندگان

سیستم ارتباط امام هادی علیه السلام با مردم در سرزمین‌های دور از طریق وکلا برقرار می‌شد. چون دوران امامت آن حضرت دستگاه حکومت به شدت امام و رفت و آمدهای آن حضرت را کنترل می‌کرد و حتی امام را از مدینه به سامرا که یک شهر نظامی بود تبعید کرده بودند تا ایشان در نزدیکی حکومت و در آن شهر نظامی کنند. مشخص است که در چنین اوضاعی امام هادی علیه السلام نمی‌توانستند به راحتی با مردم و شیعیان ارتباط برقرار کنند و یا مردم به راحتی به امام دسترسی نداشتند. به همین علت امام از سیستم وکلا بهره بردند و نمایندگانی از طرف خودشان به سرزمین‌های دیگر می‌فرستادند تا راه ارتباطی میان آن حضرت و مردم باشند.

این شیوه ارتباطی از دوران ائمه پیشین به خصوص از زمان امام رضا علیه السلام شکل گرفته بود و تا دوران امامت امام حسن عسکری علیه السلام هم ادامه داشت.

این وکلا و نمایندگان، در عین اینکه خمس را جمع‌آوری و برای امام می‌فرستادند، راه خرج کردن خمس و رساندن آن به مسلمانان فقیر و نیازمند و یا انجام امور اسلامی هم بودند و سؤالات مردم را دریافت کرده و جواب امام را به آنها می‌رساندند. به این صورت آنها نقش سازنده‌ای در حل معضلات فقهی و کلامی داشتند.

 

منبع: تسنیم