رسالت زینب گونه حضرت معصومه(س)در قبال امام رضا(ع)
در فضیلت ایشان همین بس که ایشان عالمه بلا معلمه بودند؛ همانند حضرت زینب(س). نسبت به مسایل فقهی نیز بسیار آگاه بودند. در میان همه فرزندان امام موسی کاظم(ع) ایشان بعد از امام رضا(ع) فضیلت و شأن شان از همه بیشتر بود. شیخ محمد تستری در قاموس الرجال می گوید بعد از امام رضا(ع) در میان فرزندان امام موسی کاظم(ع) کسی به جلالت و شأن ایشان نمی رسد.
دومین بانوی دارای زیارت مأثور
حضرت معصومه(س) بعد از حضرت زهرا(س) تنها بانویی هستند که زیارت مأثور دارند. زیارت مأثور یعنی زیارتی که امام معصوم نقل کرده است. زیارت نامه باقی امام زادگان توسط علما انشا شده است، اما زیارت حضرت معصومه(س) توسط امام رضا(ع) ارائه شده است. دو زیارت نامه از ایشان نقل شده است و ویژگی زیارت نامه ایشان این است که در آن ۱۲ امام مخاطب سلام قرار می گیرند. این مسأله بزرگی شأن ایشان را می رساند.
حضرت معصومه(س) دارای مقام شفاعت است.
در یکی دیگر از این زیارت نامه ها امام رضا(ع) خطاب به ایشان می فرمایند: «السلام علیک ایتها الطّاهره الحمیده الکبّره الرّشیده التّقیّه النّقیّه المرضیّه». هشت لقب بسیار زیبا را به ایشان نسبت می دهند. این ها همه بر جلالت شأن حضرت معصومه(س) دلالت می کند. نکته دیگر درباره فضیلت ایشان این است که شفاعت ایشان مانند حضرت فاطمه زهرا(س) جهان شمول است. غیر از معصومین کسی را نداریم که شفاعت شان جهان شمول باشد، ولی حضرت امام صادق (ع) درباره ایشان می فرمایند که شفاعت ایشان همه شیعیان را شامل می شود.
لقب معصومه را امام رضا(ع) به ایشان دادند
۴ امام درباره شأن حضرت معصومه(س) سخن گفته اند؛ امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع). لقب معصومه را حضرت امام رضا(ع) به ایشان دادند. می فرمایند: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنی».
ماجرای رویای آیت الله مرعشی
به ایشان حضرت کریمه اهل بیت نیز گفته می شود که این لقب را حضرت آیت الله مرعشی به ایشان نسبت داده اند. ایشان می گویند این را در یک رویای صادقه از امام صادق(ع) شنیدم. بعد از این که ایشان یک مدتی کارهایی انجام دادند و توسل های زیادی کردند تا بتوانند قبر حضرت زهرا(س) را زیارت کنند، امام صادق(ع) در خواب به ایشان می فرمایند: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَهِ اَهْل ِالْبَْیت». بر تو باد زیارت قبر کریمه اهل بیت و به قبر حضرت معصومه(س) اشاره می کنند.
حضرت معصومه(س) در دامان امام رضا(ع) پرورش یافت
شدت علاقه میان حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) نکته دیگر است. این مسأله به این دلیل بود که امام رضا(ع) ایشان را پرورش دادند. حضرت معصومه(س) تقریباً ۱۰ سال شان بوده که امام موسی کاظم(ع) شهید می شوند و باقی عمرشان را در دامان امام رضا(ع) بزرگ شده اند. از این جهت شدت علاقه ایشان به امام رضا(ع) بسیار زیاد است.
بر طبق آن چه که مشهور است در سال ۲۰۱ مأمون حضرت امام رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد. با دسیسه ای که مأمون داشت می خواست امام را زیر نظر بگیرد و اهداف دیگری نیز در کنار این هدف دنبال می کرد. مثلاً می خواست خودش را در میان علویون محبوب کند و امام را کنترل کند و جلوی فعالیت های ایشان را بگیرد. با این دعوت اجباری در واقع امام را تبعید کرد. یک سال گذشت و حضرت فاطمه معصومه(س) همراه با کاروانی که از اصحاب امام موسی کاظم(ع) بودند، از جمله یکی دیگر از برادران شان به نام هارون بن موسی.
مأموریت حضرت معصومه(س)
ظاهر این ماجرا دیدار امام رضا(ع) بود، ولی در واقع آن چه که مشخص است این است که اگر ما آن مقام علمی و بصیرت حضرت معصومه(س) را ملاحظه کنیم و ملهم به غیب بودن ایشان را در نظر بگیریم، باید بگوییم که یک مأموریتی بوده که حضرت داشته اند برای این که بیایند و ۲ رسالت را انجام دهند. رسالت اول این که در بین راه مردم را آگاه کنند و دسیسه های مأمون علیه امام رضا(ع) را به مردم بگویند. در حقیقت غربت امام را به گوش مردم برسانند. چون مأمون با این پوشش امام رضا(ع) را آورده بود که می خواهم ولایت عهدی را به ایشان عرضه کنم. در واقع تظاهر به خیرخواهی کرده بود.
پیام آور غربت امام رضا(ع)
مردم از این دسیسه مأمون خبر نداشتند، لذا حضرت معصومه(س) مانند حضرت زینب(س) که پیام امام حسین(ع) را به گوش همه رساندند، باید برای امام رضا(ع) کار زینبی کنند و پیام غربت و مظلومیت امام رضا(ع) را به گوش همه شیعیان برسانند. حضرت معصومه(س) به راه افتادند و در مسیر این کار را انجام دادند. این رسالت اول ایشان بود. از آن جایی که دشمن هم این خاندان را زیر نظر دارد و متوجه این رسالت حضرت می شود، خبرها به گوش مأمون و اعوان و انصارش می رسد و عده ای را تجهیز می کنند برای این که جلوی این کاروان را بگیرند.
وفات یا شهادت؟
در نزدیکی ساوه به کاروان حضرت می رسند و درگیری شدیدی در می گیرد. اطرافیان حضرت معصومه(س) در حال غذا خوردن بودند و قصد جنگ هم نداشتند و اصلاً سلاح جنگی آن چنانی هم همراه خود نداشتند. مأموران مأمون حمله می کنند و حدود ۲۴ نفر از نزدیکان و بستگان حضرت معصومه(س) را می کشند و شهید می کنند و بدن ها را به همان صورتی که در کربلا جنازه ها را تکه تکه کردند و روی زمین رها کردند، همین طور رها می کنند. قصد شهادت حضرت معصومه(س) را هم داشتند که بنا بر شواهد تاریخی یا در همان روز و یا در روزهای بعد ایشان را مسموم می کنند.
نقل دیگری هم از این ماجرا وجود دارد که مقداری خوشبینانه به مأمون و یارانش نگاه کرده که می گوید غصه و غمی که ناشی از دست دادن اطرافیان و بستگانش بوده و همچنین غم دوری از امام رضا(ع) باعث شد که حضرت معصومه(س) بیمار شوند و در ساوه زمین گیر شوند، اما اگر بخواهیم نگاه تیزبینانه داشته باشیم، قطعاً دستگاه خلافت مأمون وقتی ببیند این کاروان دارد روشنگری می کند و به مردم بصیرت می دهد و پیام غربت امام رضا(ع) را به مردم می رساند، یقیناً میفهمند که محور اصلی این کاروان حضرت معصومه(س) است و بنابراین به این سادگی اجازه نخواهند داد که ایشان زنده بمانند.
در روایت داریم که می فرماید: «مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُوم». از ما اهل بیت همه مان یا به قتل می رسیم و یا مسموم می شویم. مخصوصاً اگر کسی یک حرکت سیاسی انجام دهد طبیعی است که باید به دست دشمنان اهل بیت کشته شود. البته آن ها بنا ندارند که زنی را با شمشیر بکشند، چون لکه ننگی را بر دامان آن ها ایجاد می کند. طبیعی است که وقتی آبروی شان در خطر باشد برای از بین بردن محور اصلی آن رسالت که حضرت معصومه(س) باشد باید اقدام به مسموم کردن حضرت بکنند که این کار را کردند.
ایجاد پایگاه تشیع در ایران
وقتی حضرت معصومه(س) در ساوه احساس کردند که مسموم شده اند و شهادت شان نزدیک است، از آن جایی که شهر قم نزدیک ساوه بود دستور دادند که مرا به شهر قم ببرید. این رسالت دوم حضرت بود. از زمان امام باقر(ع) ائمه اطهار نسبت به ایجاد پایگاه تشیع در ایران اهتمام داشتند. به عنوان مثال امام باقر(ع) فرزندشان علی را در کاشان و در اردهال فرستادند که دشمنان ایشان را شهید کردند و قبر ایشان هم در مشهد است. قرار بود او سنگ بنای تشیع را در قم قرار دهد، اما دشمن او را شهید کرد. از آن زمان اهتمام نسبت به شهر قم وجود داشته و لذا حضرت معصومه(س) برای تکمیل کردن این رسالت از ساوه به سمت قم می آیند تا اگر قرار باشد که از دنیا بروند مدفن ایشان در قم باشد تا پایگاه تشیع شکل بگیرد و تقویت شود و جهانی شود.
امام صادق(ع) درباره قم وعده داده است و قطعاً حضرت معصومه(س) این سخنان را می دانستند. بر مبنای این شنیده ها و آینده نگری ها و رسالت هایی که ائمه داشته اند که حاکمیت تشیع را جهانی کنند، حضرت معصومه(س) امر می کنند که ایشان را به قم ببرند. وقتی در بین راه خبر آمدن ایشان به قم می رسد، موسی بن خزرج قمی که یکی از بزرگان آل سعد بوده به استقبال حضرت می رود. در بین راه به حضرت می رسد و بنا بر آن چه نقل شده شتر حضرت را می گیرند و در خانه خود می آورند و از ایشان پذیرایی می کنند. حضرت معصومه(س) ۱۷ روز در قم می مانند و در این مدت در جایی که امروز به بیت النور مشهور است به دعا و عبادت مشغول بوده اند. بعد از ۱۷ روز ایشان رحلت می کنند یا به تعبیر صحیح تر شهید می شوند.
چه کسانی در جوار حضرت معصومه(س) مدفون اند؟
مکانی که امروز حرم حضرت معصومه(س) در آن جا قرار دارد در آن روز به باغ بابلان مشهور بوده که یکی از باغ های موسی بن خزرج بوده است و در بیرون از شهر قم آن زمان بوده است. سال ها بعد توسط زینب، دختر امام جواد(ع) گنبد و بارگاهی برای حرم حضرت معصومه(س) ساخته می شود و بعد در عصر صفویه این گنبد و بارگاه فعلی به صورت کامل برای آن ایجاد می شود. در همان مکانی که حضرت معصومه(س) دفن شدند، افراد دیگری از خاندان اهل بیت مانند زینب، دختر امام جواد(ع) و دو تن از نوه های امام جواد(ع) و برخی از امام زادگان دیگر که از نسل معصومین هستند در این بقعه دفن می شوند.
این هم رسالت دوم ایشان بود؛ یعنی همان ایجاد پایگاه جهانی تشیع با محوریت قم. آن چه که بر اساس شواهد تاریخی به نظر می رسد این است که حضرت این دو رسالت را آگاهانه انجام داده اند و هیچ کدام از این ها اتفاقی و یا صرفاً از روی یک احساس عاطفی برای برادرشان نبوده است. گرچه تبلیغات دشمنان این گونه بوده که به این ماجرا به این شکل نگاه شود، اما با توجه به بصیرتی که ایشان داشتند، چیزی جز این دو رسالت تاریخی در حرکت ایشان نمی توانیم ببینیم. کاملاً مشهود است که حضرت برای انجام این دو رسالت آمدند و با قصد حرکت کردند. هم به قصد این که پیام غربت امام رضا(ع) را برسانند و هم این که پایگاه جهانی تشیع را در قم ایجاد کنند. اگر این اقدام حضرت انجام نمی شد و مقبره ایشان در قم نبود، محوریتی که امروز قم دارد شکل نمی گرفت، هر چند قم پایگاه تشیع بوده، اما محوریتی که امروز دارد را شاهد نمی بودیم.
منابعی درباره زندگی حضرت معصومه(س)
متأسفانه کمتر به زندگی حضرت معصومه(س) پرداخته شده است، اما منابعی مانند کتاب «تاریخ قدیم قم» که مرحوم شیخ عباس قمی در «سفینه البحار» از آن نام می برد و توسط شخصی به نام حسن بن محمد نوشته شده است، یکی از کارهاست. بخشی از این مطالب در این کتاب نقل شده است. از کتاب های دیگری که به زندگینامه حضرت معصومه(س) در حد اختصار پرداخته اند می توان به «نزهه الابرار فی نسب أولاد الأئمه الاطهار» اشاره کرد که البته تحلیلی ندارد و صرفاً نقل تاریخی است. یا در کتاب «بلواقح الانوار فی طبقات الاخیار» عبدالوهاب شعرانی شافعی زندگینامه مختصر و بدون تحلیل از حضرت معصومه (س) وجود دارد. تاریخ زندگی ایشان را مانند تمامی ائمه دیگر باید تحلیل کرد نه این که صرفاً نقل کرد. حتی تاریخ زندگی پیامبر اکرم (ص) را اگر بخواهیم نقلی بیان کنیم چیزی دستگیرمان نمی شود.
در فضیلت ایشان همین بس که ایشان عالمه بلا معلمه بودند؛ همانند حضرت زینب(س). نسبت به مسایل فقهی نیز بسیار آگاه بودند. در میان همه فرزندان امام موسی کاظم(ع) ایشان بعد از امام رضا(ع) فضیلت و شأن شان از همه بیشتر بود. شیخ محمد تستری در قاموس الرجال می گوید بعد از امام رضا(ع) در میان فرزندان امام موسی کاظم(ع) کسی به جلالت و شأن ایشان نمی رسد.
دومین بانوی دارای زیارت مأثور
حضرت معصومه(س) بعد از حضرت زهرا(س) تنها بانویی هستند که زیارت مأثور دارند. زیارت مأثور یعنی زیارتی که امام معصوم نقل کرده است. زیارت نامه باقی امام زادگان توسط علما انشا شده است، اما زیارت حضرت معصومه(س) توسط امام رضا(ع) ارائه شده است. دو زیارت نامه از ایشان نقل شده است و ویژگی زیارت نامه ایشان این است که در آن ۱۲ امام مخاطب سلام قرار می گیرند. این مسأله بزرگی شأن ایشان را می رساند.
حضرت معصومه(س) دارای مقام شفاعت است.
در یکی دیگر از این زیارت نامه ها امام رضا(ع) خطاب به ایشان می فرمایند: «السلام علیک ایتها الطّاهره الحمیده الکبّره الرّشیده التّقیّه النّقیّه المرضیّه». هشت لقب بسیار زیبا را به ایشان نسبت می دهند. این ها همه بر جلالت شأن حضرت معصومه(س) دلالت می کند. نکته دیگر درباره فضیلت ایشان این است که شفاعت ایشان مانند حضرت فاطمه زهرا(س) جهان شمول است. غیر از معصومین کسی را نداریم که شفاعت شان جهان شمول باشد، ولی حضرت امام صادق (ع) درباره ایشان می فرمایند که شفاعت ایشان همه شیعیان را شامل می شود.
لقب معصومه را امام رضا(ع) به ایشان دادند
۴ امام درباره شأن حضرت معصومه(س) سخن گفته اند؛ امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع). لقب معصومه را حضرت امام رضا(ع) به ایشان دادند. می فرمایند: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنی».
ماجرای رویای آیت الله مرعشی
به ایشان حضرت کریمه اهل بیت نیز گفته می شود که این لقب را حضرت آیت الله مرعشی به ایشان نسبت داده اند. ایشان می گویند این را در یک رویای صادقه از امام صادق(ع) شنیدم. بعد از این که ایشان یک مدتی کارهایی انجام دادند و توسل های زیادی کردند تا بتوانند قبر حضرت زهرا(س) را زیارت کنند، امام صادق(ع) در خواب به ایشان می فرمایند: «عَلَیْکَ بِکَرِیمَهِ اَهْل ِالْبَْیت». بر تو باد زیارت قبر کریمه اهل بیت و به قبر حضرت معصومه(س) اشاره می کنند.
حضرت معصومه(س) در دامان امام رضا(ع) پرورش یافت
شدت علاقه میان حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) نکته دیگر است. این مسأله به این دلیل بود که امام رضا(ع) ایشان را پرورش دادند. حضرت معصومه(س) تقریباً ۱۰ سال شان بوده که امام موسی کاظم(ع) شهید می شوند و باقی عمرشان را در دامان امام رضا(ع) بزرگ شده اند. از این جهت شدت علاقه ایشان به امام رضا(ع) بسیار زیاد است.
بر طبق آن چه که مشهور است در سال ۲۰۱ مأمون حضرت امام رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد. با دسیسه ای که مأمون داشت می خواست امام را زیر نظر بگیرد و اهداف دیگری نیز در کنار این هدف دنبال می کرد. مثلاً می خواست خودش را در میان علویون محبوب کند و امام را کنترل کند و جلوی فعالیت های ایشان را بگیرد. با این دعوت اجباری در واقع امام را تبعید کرد. یک سال گذشت و حضرت فاطمه معصومه(س) همراه با کاروانی که از اصحاب امام موسی کاظم(ع) بودند، از جمله یکی دیگر از برادران شان به نام هارون بن موسی.
مأموریت حضرت معصومه(س)
ظاهر این ماجرا دیدار امام رضا(ع) بود، ولی در واقع آن چه که مشخص است این است که اگر ما آن مقام علمی و بصیرت حضرت معصومه(س) را ملاحظه کنیم و ملهم به غیب بودن ایشان را در نظر بگیریم، باید بگوییم که یک مأموریتی بوده که حضرت داشته اند برای این که بیایند و ۲ رسالت را انجام دهند. رسالت اول این که در بین راه مردم را آگاه کنند و دسیسه های مأمون علیه امام رضا(ع) را به مردم بگویند. در حقیقت غربت امام را به گوش مردم برسانند. چون مأمون با این پوشش امام رضا(ع) را آورده بود که می خواهم ولایت عهدی را به ایشان عرضه کنم. در واقع تظاهر به خیرخواهی کرده بود.
پیام آور غربت امام رضا(ع)
مردم از این دسیسه مأمون خبر نداشتند، لذا حضرت معصومه(س) مانند حضرت زینب(س) که پیام امام حسین(ع) را به گوش همه رساندند، باید برای امام رضا(ع) کار زینبی کنند و پیام غربت و مظلومیت امام رضا(ع) را به گوش همه شیعیان برسانند. حضرت معصومه(س) به راه افتادند و در مسیر این کار را انجام دادند. این رسالت اول ایشان بود. از آن جایی که دشمن هم این خاندان را زیر نظر دارد و متوجه این رسالت حضرت می شود، خبرها به گوش مأمون و اعوان و انصارش می رسد و عده ای را تجهیز می کنند برای این که جلوی این کاروان را بگیرند.
وفات یا شهادت؟
در نزدیکی ساوه به کاروان حضرت می رسند و درگیری شدیدی در می گیرد. اطرافیان حضرت معصومه(س) در حال غذا خوردن بودند و قصد جنگ هم نداشتند و اصلاً سلاح جنگی آن چنانی هم همراه خود نداشتند. مأموران مأمون حمله می کنند و حدود ۲۴ نفر از نزدیکان و بستگان حضرت معصومه(س) را می کشند و شهید می کنند و بدن ها را به همان صورتی که در کربلا جنازه ها را تکه تکه کردند و روی زمین رها کردند، همین طور رها می کنند. قصد شهادت حضرت معصومه(س) را هم داشتند که بنا بر شواهد تاریخی یا در همان روز و یا در روزهای بعد ایشان را مسموم می کنند.
نقل دیگری هم از این ماجرا وجود دارد که مقداری خوشبینانه به مأمون و یارانش نگاه کرده که می گوید غصه و غمی که ناشی از دست دادن اطرافیان و بستگانش بوده و همچنین غم دوری از امام رضا(ع) باعث شد که حضرت معصومه(س) بیمار شوند و در ساوه زمین گیر شوند، اما اگر بخواهیم نگاه تیزبینانه داشته باشیم، قطعاً دستگاه خلافت مأمون وقتی ببیند این کاروان دارد روشنگری می کند و به مردم بصیرت می دهد و پیام غربت امام رضا(ع) را به مردم می رساند، یقیناً میفهمند که محور اصلی این کاروان حضرت معصومه(س) است و بنابراین به این سادگی اجازه نخواهند داد که ایشان زنده بمانند.
در روایت داریم که می فرماید: «مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُوم». از ما اهل بیت همه مان یا به قتل می رسیم و یا مسموم می شویم. مخصوصاً اگر کسی یک حرکت سیاسی انجام دهد طبیعی است که باید به دست دشمنان اهل بیت کشته شود. البته آن ها بنا ندارند که زنی را با شمشیر بکشند، چون لکه ننگی را بر دامان آن ها ایجاد می کند. طبیعی است که وقتی آبروی شان در خطر باشد برای از بین بردن محور اصلی آن رسالت که حضرت معصومه(س) باشد باید اقدام به مسموم کردن حضرت بکنند که این کار را کردند.
ایجاد پایگاه تشیع در ایران
وقتی حضرت معصومه(س) در ساوه احساس کردند که مسموم شده اند و شهادت شان نزدیک است، از آن جایی که شهر قم نزدیک ساوه بود دستور دادند که مرا به شهر قم ببرید. این رسالت دوم حضرت بود. از زمان امام باقر(ع) ائمه اطهار نسبت به ایجاد پایگاه تشیع در ایران اهتمام داشتند. به عنوان مثال امام باقر(ع) فرزندشان علی را در کاشان و در اردهال فرستادند که دشمنان ایشان را شهید کردند و قبر ایشان هم در مشهد است. قرار بود او سنگ بنای تشیع را در قم قرار دهد، اما دشمن او را شهید کرد. از آن زمان اهتمام نسبت به شهر قم وجود داشته و لذا حضرت معصومه(س) برای تکمیل کردن این رسالت از ساوه به سمت قم می آیند تا اگر قرار باشد که از دنیا بروند مدفن ایشان در قم باشد تا پایگاه تشیع شکل بگیرد و تقویت شود و جهانی شود.
امام صادق(ع) درباره قم وعده داده است و قطعاً حضرت معصومه(س) این سخنان را می دانستند. بر مبنای این شنیده ها و آینده نگری ها و رسالت هایی که ائمه داشته اند که حاکمیت تشیع را جهانی کنند، حضرت معصومه(س) امر می کنند که ایشان را به قم ببرند. وقتی در بین راه خبر آمدن ایشان به قم می رسد، موسی بن خزرج قمی که یکی از بزرگان آل سعد بوده به استقبال حضرت می رود. در بین راه به حضرت می رسد و بنا بر آن چه نقل شده شتر حضرت را می گیرند و در خانه خود می آورند و از ایشان پذیرایی می کنند. حضرت معصومه(س) ۱۷ روز در قم می مانند و در این مدت در جایی که امروز به بیت النور مشهور است به دعا و عبادت مشغول بوده اند. بعد از ۱۷ روز ایشان رحلت می کنند یا به تعبیر صحیح تر شهید می شوند.
چه کسانی در جوار حضرت معصومه(س) مدفون اند؟
مکانی که امروز حرم حضرت معصومه(س) در آن جا قرار دارد در آن روز به باغ بابلان مشهور بوده که یکی از باغ های موسی بن خزرج بوده است و در بیرون از شهر قم آن زمان بوده است. سال ها بعد توسط زینب، دختر امام جواد(ع) گنبد و بارگاهی برای حرم حضرت معصومه(س) ساخته می شود و بعد در عصر صفویه این گنبد و بارگاه فعلی به صورت کامل برای آن ایجاد می شود. در همان مکانی که حضرت معصومه(س) دفن شدند، افراد دیگری از خاندان اهل بیت مانند زینب، دختر امام جواد(ع) و دو تن از نوه های امام جواد(ع) و برخی از امام زادگان دیگر که از نسل معصومین هستند در این بقعه دفن می شوند.
این هم رسالت دوم ایشان بود؛ یعنی همان ایجاد پایگاه جهانی تشیع با محوریت قم. آن چه که بر اساس شواهد تاریخی به نظر می رسد این است که حضرت این دو رسالت را آگاهانه انجام داده اند و هیچ کدام از این ها اتفاقی و یا صرفاً از روی یک احساس عاطفی برای برادرشان نبوده است. گرچه تبلیغات دشمنان این گونه بوده که به این ماجرا به این شکل نگاه شود، اما با توجه به بصیرتی که ایشان داشتند، چیزی جز این دو رسالت تاریخی در حرکت ایشان نمی توانیم ببینیم. کاملاً مشهود است که حضرت برای انجام این دو رسالت آمدند و با قصد حرکت کردند. هم به قصد این که پیام غربت امام رضا(ع) را برسانند و هم این که پایگاه جهانی تشیع را در قم ایجاد کنند. اگر این اقدام حضرت انجام نمی شد و مقبره ایشان در قم نبود، محوریتی که امروز قم دارد شکل نمی گرفت، هر چند قم پایگاه تشیع بوده، اما محوریتی که امروز دارد را شاهد نمی بودیم.
منابعی درباره زندگی حضرت معصومه(س)
متأسفانه کمتر به زندگی حضرت معصومه(س) پرداخته شده است، اما منابعی مانند کتاب «تاریخ قدیم قم» که مرحوم شیخ عباس قمی در «سفینه البحار» از آن نام می برد و توسط شخصی به نام حسن بن محمد نوشته شده است، یکی از کارهاست. بخشی از این مطالب در این کتاب نقل شده است. از کتاب های دیگری که به زندگینامه حضرت معصومه(س) در حد اختصار پرداخته اند می توان به «نزهه الابرار فی نسب أولاد الأئمه الاطهار» اشاره کرد که البته تحلیلی ندارد و صرفاً نقل تاریخی است. یا در کتاب «بلواقح الانوار فی طبقات الاخیار» عبدالوهاب شعرانی شافعی زندگینامه مختصر و بدون تحلیل از حضرت معصومه (س) وجود دارد. تاریخ زندگی ایشان را مانند تمامی ائمه دیگر باید تحلیل کرد نه این که صرفاً نقل کرد. حتی تاریخ زندگی پیامبر اکرم (ص) را اگر بخواهیم نقلی بیان کنیم چیزی دستگیرمان نمی شود.