ماجرای معراج پیامبر اکرم(ص)

معراج به مفهوم انتقال رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله از زمین به سوی آسمان است که این موضوعات در قرآن کریم، در سوره مبارکه نجم و به‌خصوص در آیه‌های ابتدایی این سوره، مطرح شده است. چنانکه در این سوره ماجرای معراج این گونه بیان شده است: «وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى؛ مَا ضَلَّ صَاحِبُکمْ وَمَا غَوَى؛ وَمَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یوحَى؛ عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى؛ ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوَى؛ وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى؛ ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى؛ فَکانَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَى؛ فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى؛ مَا کذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى» به این معنا که: «سوگند به ستاره هنگامى که افول مى‏‌کند، که هرگز دوست شما (رسول خدا صلی‌الله علیه و آله) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏‌گوید. آنچه مى‏‌گوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست. آن‌کس که قدرت عظیمى دارد [= جبرئیل امین‏] او را تعلیم داده است؛ همان‌کس که توانایى فوق‌العاده دارد؛ او سلطه یافت، در حالى که در افق اعلى قرار داشت. سپس نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شد تا آنکه فاصله او (با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود. در اینجا خداوند آنچه را وحى کردنى بود به بنده‏‌اش وحى کرد. قلب (پاک او) در آنچه دید هرگز دروغ نگفت.»

درواقع خدای متعال که می‌خواست ملکوت آسمان‌ها و زمین را به پیامبر برگزیده‌اش نشان بدهد، پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را در شبی از شب‌های ماه رمضان به صورت انتقالی از مسجدالحرام در مکه به سوی بیت‌المقدس برد. نبی مکرم اسلام در آن محل و در کنار تکه سنگ بزرگی که هنوز هم در آن محل قرار دارد، نمازی را به‌جا آوردند. سپس به امر و اراده الهی آن حضرت به سوی آسمان‌ها بالا برده شدند و شاهد آیات و نشانه‌های الهی بودند.

در این سفر که از آن به معراج تعبیر می‌شود، اسرار بزرگی برای آن حضرت مکشوف شد و ایشان در مقامی وارد شدند که هیچ ملک مقرب و رسول مرسلی قدم نگذاشته بود. در اینجا بود که ذات اقدس الهی را با قلب مبارک خود مشاهده کردند و به درکی رسیدند که هیچ انسان و فرشته‌ای به آن نائل نشده است.

پس از این آیات، خدای متعال بر این مطالب و اتفاقات صحه می‌گذارد و آن را از هر نوع تردید دور می‌کند تا مردم به آن یقین داشته باشند. چنانکه می‌فرماید: «أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یرَى؛ آیا با او درباره آنچه (با چشم خود) دیده مجادله مى‏‌کنید؟!»

سپس به ماجراها و رویدادهای دیگری مانند مشاهده سدره المنتهی از سوی پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله اشاره می‌فرماید، با این بیان که: «وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَهً أُخْرَى؛ عِندَ سِدْرَهِ الْمُنْتَهَى؛ عِندَهَا جَنَّهُ الْمَأْوَى؛ إِذْ یغْشَى السِّدْرَهَ مَا یغْشَى؛ مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى؛ لَقَدْ رَأَى مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکبْرَى» به این معنا که: «و بار دیگر نیز او (فرشته وحی) را مشاهده کرد، نزد سدره المنتهى، که جنت المأوى در آنجاست، در آن هنگام که چیزى [= نور خیره‌‏کننده‏‌اى‏] سدره المنتهى را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد (آنچه دید واقعیت بود). او پاره‏‌اى از آیات و نشانه‏‌هاى بزرگ پروردگارش را دید.»

معراج با سیر شبانه پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله از مسجدالحرام به مسجدالاقصی آغاز شد. چنانکه خدای متعال در سوره اسراء به این موضوع مهم اشاره فرموده است: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا؛ پاک و منزه است خدایى که بنده‏‌اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -که گرداگردش را پربرکت ساخته‌‏ایم- برد تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم.»

معراج رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله دو قسمت بوده است. هرچند که به کل آن ماجرا معراج گفته می‌شود. یکی از این دو قسمت اسراء بوده و دیگری، معراج بود. اسراء به انتقال رسول خدا صلی‌الله علیه و آله با قدرت الهی و به صورت خارق‌العاده از محل مسجدالحرام در مکه به مسجد الاقصی و بیت المقدس گفته می‌شود. به این انتقال در اصطلاح اسراء گفته می‌شود.

به همین علت در آیه‌های ابتدایی سوره اسراء به این موضوع مهم اشاره شده است و سوره هم به همین عنوان نامیده شده است که در آن موضوع سفر آسمانی آن حضرت مطرح شده است.

به دلالت آیات مبارکه اسری و سوره مبارکه نجم، معراج پیامبر اکرم یکی از اعجاز نبوت آن حضرت می‌باشد مکرر برای آن حضرت واقع شد، اما اولین معراج آن حضرت چند سال پس از بعثت و نبوت آن حضرت واقع شده که قبل از هجرت در شهر مکه و از مسجد الحرام بوده است.

درباره وقت معراج اختلاف جزئی میان علمای اسلام وجود دارد. برخی سه سال قبل از هجرت وقوع معراج را گزارش نموده‌اند و برخی یکسال قبل از هجرت[۱] که به احتمال قوی قول دوم ارجح می‌باشد.

در مسئله معراج نبوی آن چه بسیار مهم است، اعتقاد به معراج است چنان که امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: لیس من شیعتنا من انکر اربعه اشیاء: المعراج و المساله فی القبر، و خلق الجنه و النار و الشفاعه و منقول است از امام رضا (علیه السلام) : من کذب بالمعراج فقد کذب رسول الله [۲]

لذا چون بحث از زمان معراج بحثی صرفاً تاریخی است و در بحث های تاریخی هماهنگی سخن و وحدت نظر یا وجود ندارد یا بسیار اندک است، به ویژه در موضوعاتی که از تحقیق عمیق برخوردار نبوده و به گستردگی کاویده نشده است زمان و مکان معراج بحثهایی است که در چنین وضعی قرار دارد. و دستخوش اختلاف و تعدد آراء گردیده، تا آن جا که در این باره بیش از ده قول مطرح گردیده است برخی یک سال پیش از بعثت را ادعا کرده‌اند[۳] زهری پنج سال پس از بعثت را قبول کرده‌ است،[۴] ابن اسحق یک قول نقل کرده است و زمان آن را مأمور بت آشکار کردن دعوت به اسلام از طرف پیامبر دانسته است؛[۵] یعقوبی پیش از مرگ ابوطالب را زمان معراج دانسته؛[۶] براساس روایتی از امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سال سوم بعثت تعیین شده است.[۷]

استاد سبحانی براساس استناد به قول ابن هشام و ابن اسحاق سال دهم بعثت را قطعی دانسته است؛[۸] اما برخی از مورخان ۱۸ ماه پیش از هجرت[۹] و برخی ۱۶ ماه پیش از هجرت[۱۰] و برخی یکسال دانسته اند.

مرحوم شیخ عباس قمی وقوع معراج نبوی را قبل از هجرت در مکه دانسته که یا در شب هفدهم ماه رمضان یا بیست و یکم ماه رمضان ۶ ماه پیش از هجرت و یا در ماه ربیع‌الاول دو سال بعد از بعثت دانسته است.[۱۱]

هاشم معروف الحسینی می‌نویسد: معراج نبوی شب شنبه ۱۷ ماه رمضان سال ۱۳ بعثت واقع شده اگر چه اختلاف زیادی در کیفیت وقوع و تاریخ آن بین مسلمین وجود دارد.[۱۲] درنتیجه باید گفت که بعثت در سال های اخیر بعثت قبل از هجرت در ماه رمضان واقع شده است و مهم اعتقاد و التزام به معراج است از نظر شیعه و زمان وقوع آن چندان مهم نیست بلکه مضامین بلند معراج و آن چه را که پیامبر اکرم از حقایق و اسرار هستی کشف کرده مهم است.

پی نوشتها

[۱] . ابن اثیر الکامل، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۹، ج۲، ص۵۱٫

[۲] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ‌بیروت، دارالوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳، ص۳۱۲٫

[۳] . فخر رازی، تفسیر کبیر، ج ۲۰، ص ۱۴۶، و تفسیرکشاف، ج ۲، ص ۶۴۶٫

[۴] . مسلم، صحیح، ج ۲، ص ۲۰۹٫

[۵] . همان، ص ۲۱۰، ابن هشام، سیره، ج ۲، ص ۳۷٫

[۶] . یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۲۶٫

[۷] . مجلسی، پیشین، ج ۱۸، و آملی، جعفر مرتضی، الصحیح من السیره، ج ۱، ص ۲۷۱، و المیزان، ج ۱۳، ص ۳۱٫

[۸] . سبحانی، فروغ ابدیت، ج ۱، ص ۳۸۴ – ۳۸۵٫

[۹] . سیره الحلبیه ج ۱، ص ۲۷۸٫

[۱۰] . ر.ک: ادیب بهروز، محسن، معراج از دیدگاه قرآن و روایات، تهران، سازمان تبلیغات، چ اول، ۷۴، ص ۶۴٫

[۱۱] . قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، چ دوم، ۱۴۰۹، ج ۱، ص ۱۰۹٫

[۱۲] . هاشم معروف الحسینی، سیره المصطفی ، بیروت، دارالقلم، چ سوم، ۱۹۸۱م، ص ۲۳۷٫

برای کسب اطلاعات بیشتر:

  • المیزان فی التفسیر القرآن؛ علامه طباطبایی
  • تفسیر تسنیم؛ آیت‌الله العظمی جوادی آملی
  • تفسیر نمونه؛ آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی