توجه به روزها و ساعتها و ماهها و سالها و نیز درک اوقات خاص و زمانهای مخصوص به امور عبادی، همواره مورد توجه پیامبر عظیم الشأن اسلام و ائمه معصوم: بوده است. آنان به تناسب زمان و مکان، نکاتی را بیان داشته و خود را مقید به عمل به آنها میدانستهاند.
پیامبرگرامی اسلام، حضرت محمد بن عبدالله۹ ، پیش از ورود به برخی از ماهها، خطبهایی ایراد نموده و وظیفه الهی خویش را که بر دوشش نهاده شده بود ادا میکردند و البته خود نخستین عامل بدانها بودهاند. آن حضرت هیچ لحظه و آنی را از بیان فضایل و اعمال مردم که راهی به سوی انسانیت و کرامت و شرافت انسانی بود دریغ نمیورزیدند.
در بیانات آن حضرت، بهترین لحظهها، بهترین ساعتها، بهترین روزها، بهترین ماهها و حتّی بهترین و پراهمیتترین ایام عصر انسانها بیان شده و یادآوری و غنیمت شمردن آنها مورد تأکید قرار گرفته است، تا آنجاکه آن حضرت و ائمه: در ۲۴ ساعت شبانه روز، لحظات و ساعاتی را اختصاص به عبادت و راز و نیاز میدادند وکسی را نمیپذیرفتند و این غیر از ساعتهای عبادت عمومی؛ مانند نماز و غیر آن بوده است.
پیامبر۹ میفرمایند: «لِى مَعَ اللهَ وَقتٌ لاَ یَسَعُها مَلَکٌ مُقَرَّب وَ لاَ نَبِىٌّ مُرسُلٌ».۱
المراقبات
همانگونه که اشاره شد، در طول تاریخ اسلام، عالمان عامل و عارفان سالک کتابهایی را در زمینۀ اعمال سال و ماهها و روزها تدوین و تألیف نموده، برخی مستندات دینی و اعتقادی آنها را نیز بیان داشتهاند.
کتابهایی مانند «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی، «الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مرّه فی السنه»، سیدبن طاووس، «مفتاح الفلاح» شیخ بهایی، «فلاح السائل و نجاح السائل فی عمل الیوم و اللیله» سید بن طاووس، «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی و مانند آنها، از این دست به شمار میآیند.
در این میان کتاب ارجمند و گرانسنگ «المراقبات» یا «اعمال السنّه»، از عالم سالک إلی الله، میرزا جواد آغا ملکی تبریزی نیز در میان عارفان و سالکان طریق هدایت خوب درخشیده و کلمات و جملات آن از نورانیتی خاص بهره برده، که کمتر کتابی به این خصلت متّصف شده است.
آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی دارای سه کتاب ارزشمند و ذی قیمت است که هر یک از آنها بیانگر تسلّط این مرد بزرگ بر مبانی عرفانی و معنوی اسلام و توجه روحانیِ مؤلف ارجمندِ آن به مسائل سیر و سلوکی است و برای هر سالک و اهل دلِ آماده و مهیائی، سفره گسترده و پربرکت الهی است.
این سه کتاب عبارتاند از: «اسرار الصلاۀ»، «رساله لقاء الله» و «المراقبات».
کتاب حاضر، که بخش ماه ذی حجۀ آن، برای روحانیون محترم؛ به ویژه روحانیان کاروانها و زائران بیت الله الحرام، گنجی عظیم و فیضی بزرگ است، دارای چاپهای متعدد میباشد؛ از جمله چاپ کاهی و اولیه، بدون تحقیقات فنی و علمی که در اصفهان از سوی مکتبه الشفیعی به چاپ رسیده و تاریخ و سایر خصوصیات کتابشناختی آن روشن نیست. چاپ یاد شده دارای مقدمه کوتاه و ارزشمندی از علامه محمد حسین طباطبایی است، که اشاره به آن خالی از لطف نیست.
بعد از حمد و ثنای خداوند و درود بر پیامبر و خاندان پاکش میفرمایند:
این تعلیقۀ چند سطری را بر این کتاب برای مدح این صحیفۀ جلیله و ثنای مؤلف عظیم آن ننوشته؛ زیرا این کتاب نیست بلکه دریایی ذی قیمت است که به وزن و کیل در نمیآید و مؤلف آن عالم فرازمندی است که به قدر و اندازه نمیتوان او را در آورد. در هر صورت غرض اینجانب از این سطور، توجه دادن برادران دینی از اهل ولایت و بزرگان از صدیقین و اهل صفا به آنچه از ذخایر در این کتاب آمده است، میباشد؛ زیرا توجه و یادآوری مؤمنان را نافع خواهد بود.۲
سپس با توجه به بیارزشی دنیا و ما فیها و تلاش بشریت برای رسیدن به حیات واقعیِ اخروی، وظیفه انسان را در عبودیت و تقرب به ذات کبریایی و ساحت مقدس اسماء حُسنی و صفات علیای الهی میدانند و این همه را در راهیابی به مراقبت در شب و روز و ایام و ماه و سالها و در نهایت قسم یاد میکنند به جان شریف خودشان که سیرۀ همگان از سالکان و عارفان و پاکان در سابق این بوده است و این راه مطابق با راه پیامبران و صدیقین و شهدا و صالحین است.
و کتاب مراقبت از نیکوترین کتبی است که در این تمام و جایگاه شایسته عمل به آن است؛ زیرا مطابق قلوب حیران در محبت خدا و ریاضت عبادالله میباشد.۳
اسرار مراقبت ماه ذی حجه
پیش از شروع و ورود به اسرار معنوی ماه ذی حجه، مناسب است اشارهای به نکتهای دربارۀ ماههای حرام داشته باشیم؛ زیرا مرحوم میرزا جواد ملکی در ابتدای مراقبات ماه ذیقعده، به مناسبت ورود به ماههای حرام مینویسند:
«این ماه (ذی حجه) اولین ماه از ماههای حرام است که جنگ و نبرد با کفّار در آن حرام شده است و لکن عاقلِ بیدار باید تنبّه یابد از این حکم به حکم جنگ و مخالفت با خداوند ـ جلّ و علا ـ و بکوشد در خودنگهداری در این ماه بیشتر از ماههای دیگر و رعایت رضای الهی و اطاعت امر خداوند و راضی گشتن به گرفتاریها و بلاهای دنیوی؛ زیرا این ماه حرام است و حرمت آن افضل بر سایر ماههاست؛ چرا که خداوند از محاربه و نبرد با کفّار منع کرده است.»۴
مؤلف ارجمند برای ورود به هرکدام از ماهها، روش ویژهای را در پیش گرفتهاند و به تناسب هر ماه و لزوم مراقبت از آن، بهگونهای آغاز کردهاند که تناسب را رعایت کرده باشند، که خود نشاندهندۀ توجه مرحوم ملکی به نکات خاص اهل مراقبت است و الاّ بهصورت طبیعی باید در آغاز هر ماه با روایتی شروع نمایند و با اعمال آن و توجه دادن به روزهای خاص، آن را به پایان ببرند.
در این فصل که فصل شانزدهم کتاب است و با عنوان «الفضل السادس عشر، فی أسرار مراقبات شهر ذی الحجه» آغاز گردیده، فرمودهاند:
«برای درک درست و دقیق اوقات خاص این ماه، بر مراقب و سالک است که در استهلال این ماه اهتمام ورزد، بلکه حوائج خاص و مهمّش را برای اوقات دعا در این ماه یادآور شود و حتّی دعای رؤیت هلال را بخواند و به دعایی که سیدبن طاووس انشا کرده و از مضامین عالی برای اهل ذکر برخوردار است، غفلت نورزد.
اما از مهمترین کارهای اهل مراقبت در این ماه، شناخت جایگاه بلند و شریف این ماه و مقامات بزرگ آن و فوائد فراوانی که بر آن بار شده است، میباشد.»
سپس برای بیان جایگاه و عظمت این ماه، نگاهی به جایگاه ماه مبارک رمضان دارند که در روایات وارد شده است: «روزها و شبها و ساعات آن افضل از همۀ ایام است.»
و بعد میفرمایند: «گرچه این سخن درست است ولکن بعضی از ایام ماه ذی الحجه به مراتب افضل از ماه رمضان است.»
و ممکن است جمع روایات به این باشد که ماه رمضان ذاتاً افضل بر همۀ ماههاست و لکن برای روز غدیر فضیلتی برتر است به جهت امر ولایت و تمامیت دین و نعمت در این روز مبارک.
در هر صورت برای ماه ذی الحجه جایگاهی رفیع و بلند است که مراقبان و سالکان نباید غفلت ورزند و بدون توجه و با حالت غفلت در آن داخل شوند، که حرمت آن را ضایع خواهند کرد.
ماه ذی الحجه منزلگاه نیکان و پاکان و جایگاه اهل قدس و نور است و هر کس میخواهد در آن جایگاه حضور یابد، باید خود را شبیه آنان سازد و به اخلاق و صفات آنان تشبّه کند. آنان چگونهاند که سالک باید چنان کند؟ آنها نفوسی پاک و قلوبی طاهر و مهذّب و اخلاقی نیکو و اعمالی صالح دارند و اهل حلم، علم، تقوا، عرفان و حکمت هستند. آنان اهل روز و نماز شباند. دائماً در حال ذکر و توکل و رضایت حق و در حال تسبیح و تقدیس ذات اله میباشند. آنان خدای را به بزرگی یاد میکنند و از موحدان و صادقان و خالصاناند.۵
مؤلف گرانقدر با توضیحات و بیان نورانی خود در بارۀ اهل این ماه به همگان توصیه میکند که برای ورود به این ماه، خود را داخل در سالکان و مراقبان بنمایند و آنگاه میفرمایند:
«در هر صورت، از جمله مواقف مهم این ماه، دهۀ اول آن است که به «ایام معلومات» در قرآن یاد شده است؛ (وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فی أَیَّامٍ مَعْلُومات) .»۶
و یادآوری با غفلت نمیسازد، پس بپرهیز از مشغولیات قلبی و به ویژه از معصیت در این ماه و با تمام وجودت ذاکر باش، چرا که هر یک از عقل و روح و قلب و بدن دارای اذکار خاصی است.
ای سالک! در روایاتی که در فضیلت این ماه از نبی مکرم اسلام۹ وارد شده است تفکّر کن زیرا حضرت فرمود:
«مَا مِنْ أَیَّامٍ أَزکَى عِندَ الله تعالى وَ لاَ أعظَمَ أجراً مِن [فی] خَیرٍ مِنْ عَشْرَ اْلأضْحَى قِیلَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ، قَالَ۹ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ إلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِمَالِهِ وَ بِنَفْسِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْجِعْ مِنْ ذَلِکَ بِشَیءٍ».۷
«پاکترین و پرارجترین روزها نزد خداوند، دهۀ اول ماه ذی حجه است. سؤال میشود آیا جهاد در راه خدا به پایۀ آن میرسد؟ میفرمایند: خیر مگر اینکه شخصی به جان و مالش خارج شود و دیگر برنگردد.»
و در روایت دیگر فرمود:
«مَا مِنْ أَیَّامٍ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِیهَا أَحَبُّ إِلَى اللهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ مِنْ أَیَّامِ الْعَشْرِ؛ یَعْنِی عَشْرَ ذِی الْحِجَّهِ، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ، قَالَ وَ لاَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ إِلاَّ رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ، فَلَمْ یَرْجِعْ…»۸
«عمل صالح در هیچ روزگاری نزد خداوند محبوبتر از عمل صالح در این دهه نیست. سؤال میشود: حتی جهاد در راه خدا؟ میفرمایند: خیر مگر شخصی که به جان و مالش خارج شود و دیگر برنگردد.
اکنون ببین ای بنده خدا و نظر کن در این روایات، به ویژه در روایت دوم و عظیم بشمار آنچه را خداوند عظیم دانسته است و با کمال نشاط و شوق وارد در این میدان شو و به دعا و توسّل روی آور به خصوص در شب اول ماه ذی الحجه و با تضرّع به درگاه الهی و باب کرم او ائمه معصوم: درخواست نما دخول در حزب آنان را و دعا و حمایت و ولایت و شفاعت و شیعه بودن ایشان را.»۹
مرحوم میرزا جواد ملکی براساس روش مخصوصی که دارند، آداب و احکام هر روز و ماه را با بیان روایات و توضیحات معنوی و عرفانی بیان میکنند. از این رو، برای تشویق خواننده و همّت و تلاش و ترغیب او به انجام اعمال هر روز، بعد از بیان فضیلت و عظمت ماه ذی الحجه، به بیان نماز دهۀ اول این ماه میپردازند که میان نماز مغرب و عشا خوانده میشود و با بیان دستورالعمل خواندن آن و آوردن آیۀ (وَ إِذْ وَاعَدْنا مُوسى أَرْبَعینَ لَیْلَهً…) ۱۰ میفرمایند: خود را با حاجیان شریک گردان. هنگامیکه آیه را تلاوت میکنی، به یادآور که این وعده چیست؟ و بر شوق لقا و دیدار حق بیفزا و از خسرانکنندگان مباش؛ (…الَّذینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً قالُوا یَا حَسْرَتَنا عَلَى مَا فَرَّطْنا فیهَا وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاءَ مَا یَزِرُونَ).۱۱
و نیز سفارش میکنند: در حدیث نبی که در وصف اشتیاق فراوان موسی بیان داشتهاند، تفکّر کن؛ زیرا حضرت فرمودند: حضرت موسای کلیم از شوق لقا و دیدار الهی، نه به غذا تمایلی داشت و نه به آشامیدنی و نه به خواب و استراحت تا چهل روز به سر آمد و به دیدار رسید.۱۲
دستورالعمل دیگری که برای ورود به ماه ذی الحجه بیان میکنند، روزۀ اول این ماه است؛ زیرا در روایت دارد: « مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ عَشْرِ ذِی الْحِجَّهِ کَتَبَ اللهُ لَهُ صَوْمَ ثَمَانِینَ شَهْراً».۱۳
و این روزی است که حضرت ابراهیم به دنیا آمد و خداوند او را به عنوان خلیل برگزید و نیز روزی است که پیامبر سورۀ برائت را توسط حضرت امیر ابلاغ کرد.۱۴
از اعمال دیگر این ماه استحباب نماز فاطمۀ زهرا۳ است که مؤلف کتاب «المراقبات» آن را به تفصیل آورده و آداب و دعای آن را بیان میکند.
دستور دیگر در این ماه، خواندن دعای مخصوصی است که با «اللّهُمَّ هَذِهِ الأیَّام الَتِی فَضَّلتَهَا عَلَی غَیرِهَا مِنَ الأیَّام» آغاز میشود و بعد از نماز صبح و مغرب وارد شده است.
شیخ مفید دستورالعمل دیگری را بیان کرده که در نظر مرحوم ملکی بسیار با اهمیت آمده و فرموده است: از مهمترین چیزهاییکه در این دهه اول سزاوار توجه است، روایت شیخ مفید است که از قول ابو جعفر۸ نقل میکند و آن خواندن صلوات مخصوصی است که خداوند به عیسی بن مریم اهدا کرد و به او فرمان داد که در این ایام تلاوت کن؛ زیرا نزد خداوند هیچ عبادتی محبوبتر از آن در این دهه نیست و سپس صلوات را ذکر میکند.
سپس حواریون حضرت عیسی۷ از ایشان میپرسند: ثواب این کلمات چیست؟ حضرت عیسی به تفصیل ثواب هر یک از آن صلوات پنجگانه را بیان میدارند.۱۵
از مطالب منحصر به فرد کتاب شریف «المراقبات»، بیانهای آتشین عرفانی و سلوکی مرحوم مؤلف ارجمند آن است که بر عظمت این کتاب افزوده است. ایشان بعد از بیان حدیث فوق، با کلمه «أقُولُ» نکاتی بیان میدارند که قابل توجه و تأمل فراوان است:
«قسم به جانم که این ثوابها برای مجرّد خواندن نیست بلکه شروطی دارد؛ از آن جمله بیان امام رضا۷ در راه طوس است که دربارۀ قرائت «لا اله الا الله» فرمود: «بشرطها و شروطها و أنا من شروطها» و سپس میفرمایند: قطعاً یکی از شرایط آن معتقد بودن به آنچه میگوید است و در ادامه با تفصیلی تمام و کمال به معنای «إله» معنای شهادت حضور و اثرات آن میپردازند و به فزع و معنای آن و به ملک مطلق بودن خداوند و تمام خیر و نعمت و فضیلت بودن ذات لایزال الهی اشاره میکنند و به این نکته که این اعتقاد در تأثیراتی در اعمال و زندگی انسان خواهد داشت.
ایشان اعتقاد بهپادشاهی مطلق خداوند را، به توجهکامل درهمه امور دانسته و براین باوراستکه:
«اعتقاد به حول و قوۀ الهی به ترس از او است و لا غیر و اینکه هیچ نفع و ضرری در این عالم نیست و مردم همچون جامدات در مقابل امر و حول و قوۀ الهی میباشند و انسانهای معتقد به این امور، انسانهای مستقل از دیگران و متوجه به ذات اقدس اله هستند که مجبور نیستند در حوائج دنیا و مقامات دنیاوی تملّق دیگران را بگویند و در راه کسب جاه و مال مخالفت اوامر الهی را بنمایند و از نداری آنها محزون شوند؛ زیرا یک چنین انسانهایی، گرچه کلمات شهادت را میگویند ولکن در درون اعتقاد ندارند و از منافقان محسوب میشوند…
امّا انسانهایی که خیر را در دنیا و سعادت در آن را در دست اغنیا میدانند و برای رسیدن به دنیا تملّق اغنیا و ملوک را میکنند و در این راه مخالفت با اوامر الهی و رسیدن به جاه و مال را اصل میدانند و به نداشتن محزون و به داشتن شادمان میگردند و در شداید و سختی به سوی غیر خدا پناه میبرند و به وعدههای الهی اطمینان ندارند و تنها به غیر او امید بستهاند، اینان همچون منافقان در بیان شهادتین میباشند و خداوند میداند که دروغ میگویند.»۱۶
سالک الی الله مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی سخنان خود را به روایتی از کتاب شریف کافی که در آن حدیث قدسی از قول امام صادق(ع) آمده، مستند میسازد:
«حسین بن علوان گوید: در مجلسی نشسته بودیم که دانش میآموختیم و هزینه سفر من تمام شده بود، یکی از رفقا به من گفت: برای این گرفتاریات به که امیدواری؟ گفتم: به فلانی. گفت: پس به خدا که حاجتت برآورده نشود و به آرزویت نرسی و مرادت حاصل نشود. گفتم: تو از کجا دانستی خدایت رحمت کناد؟!
گفت: امام صادق(ع) به من حدیث فرمود که: خدای تبارک و تعالی میفرماید:
به عزّت و جلال و بزرگواری و رفعتم، بر عرشم سوگند که آرزوی هر کس را که به غیر من امید بندد، به نومیدی قطع میکنم و نزد مردم بر او جامه خواری میپوشم و او را از تقرّب خود میرانم و از فضلم دور میکنم. او در گرفتاریها به غیر من آرزو میبندد، در صورتی که گرفتاریها به دست من است؟! و به غیر من امیدوار میشود و در فکر خود در خانه جز مرا میکوبد؟! با آنکه کلیدهای همه درهای بسته نزد من است و درِ خانه من برای کسی که مرا بخواند باز است.
کیست که در گرفتاریهایش به من امید بسته و من امیدش را قطع کرده باشم؟ کیست که در کارهای بزرگش به من امیدوار گشته و من امیدش را از خود بریده باشم. من آرزوهای بندگانم را نزد خود محفوظ داشته و آنها به حفظ و نگهداری من راضی نگشتند و آسمانهایم را از کسانی که از تسبیحم خسته نشوند (فرشتگان) پر کردم و به آنها دستور دادم که درهای میان من و بندگانم را نبندند، ولی آنها به قول من اعتماد نکردند، مگر آن بنده نمیداند که چون حادثهای از حوادث من او را بکوبد، کسی جز به اذن من آن را از او برندارد. پس چرا از من روی گردان است. من با جود و بخشش خود آنچه را از من نخواسته به او میدهم سپس آن را از او میگیرم و او برگشتش را از من نمیخواهد و از غیر من میخواهد؟ او درباره من فکر میکند که ابتدا و پیش از خواستن او عطا میکنم، ولی چون از من بخواهد به سائل خود جواب نمیگویم؟ مگر من بخیلم که بندهام مرا بخیل میداند؟ مگر هر جود و کرمی از من نیست؟ مگر عفو و رحمت دست من نیست؟
مگر من محل آرزوها نیستم؟ پس که میتواند آرزوها را پیش از رسیدن به من قطع کند [که میتواند آرزوها را جز من قطع کند]، آیا آنها که به غیر من امید دارند نمیترسند؟ (از عذابم یا از بریدن آرزویشان یا از مقام قربم یا از قطع نعمتهایم از آنها)، اگر همه اهل آسمانها و زمینم به من امید بندند و به هریک از آنها به اندازه امیدواری همه دهم، به قدر عضو مورچهای از ملکم کاسته نشود، چگونه کاسته شود از ملکی که من سرپرست او هستم؟ پس بدا بحال آنها که از رحمتم نومیدند و بدا به حال آنها که نافرمانیام کنند و از من پروا نکنند.»۱۷
مؤلف ارجمند کتاب «المراقبات»، هرجا که در بیان احادیث و یا آیات قرآن به شگفتی و عظمت نگاه میکند، خطاب او به خواننده بسیار قابل تأمّل و توجه است. در اینجا نیز میگوید:
«أُنظُر یَا أَیُّهَا الْمِسْکِین… بنگر ای نیازمند در وعده و وعیدهای این حدیث و عظمت استدلالها و مطالب آن، که از آسمانهای هفتگانه و از عرش عظیم الهی، عظیمتر و برتر است و نفست را مورد خطاب قرار بده و از غفلت سؤال کن، آیا میتوانی ذرّهای از آنچه در این حدیث بیان شده از قدرت و سلطنت و ملک الهی منکر شوی؟ و از اینکه شداید و کلید ابواب رحمت همه در دست اوست و درهای رحمت برای دعا کننده باز است.»
سپس به تأکیدات خود در این زمینه، ادامه میدهد و نتیجه میگیرد که:
«هر کس یقین داشته باشد به قدرت و کرم و عنایت شخصی، حتماً در برابر او خاضع میشود و تمام مخالفتهای ما با خداوند به جهت ضعف ایمان و یقین است.
و آن کس که مخالفت اوامر و نواهی الهی را میکند، امیدی به خدا ندارد و آنکه امید ندارد در شهادتش به اینکه پناهی جز او ندارم صادق نیست (وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ)۱۸ و خواهد گفت: لاَ مُؤَثِّرَ فِی الوُجُود إلاَّ الله».۱۹
در خاتمۀ این بخش از اذکار ماه ذی الحجه؛ یعنی خواندن دعوات پنجگانه میفرمایند:
«آنچه گفته شد در بیان قصد صادقانه در قرائت این کلمات بود و جهت دیگری که بسیار مهم است، قرائت آنها با حضور قلب است و هر کس با قلب بیتوجه قرائت کند داخل در این روایت نمیشود.
بنابراین، اگر کسی نمیتواند با توجه قلبی بخواند، از آن اثرات محروم میشود و لکن نباید آنها را ترک کند بلکه به قصد امیدواران بخواند و ناامید از کرم الهی نباشد؛ زیرا خداوند به اندازه توجه و قصد او، به او تفضّل خواهد کرد.»۲۰
دستورالعمل دیگری در بیان مؤلف آمده و آن مختص به همین ده روز اول است و آن خواندن تهلیلهای دهگانه است که در روایات برای آنها ثوابها و تأثیرهای فراوانی بیان شده است.
دستور دیگری که بر آن تأکید شده روزه این ایام به ویژه روزه اول ماه ذی الحجه است؛ زیرا در روایت آمده که روزۀ آن ثواب ۸۰ ماه را دارد و روزۀ روز نهم (روز عرفه) ثواب روزه تمام دهه و روزه روز ترویه (عید قربان) کفارۀ ۶۰ سال.
مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی پس از این مباحث، وارد بحث عظمت شب و روز عرفه میشود و به بیان جایگاه و خصوصیات آن و نیز سالکانی میپردازد که آن را عظیم میشمارند. با یاری خداوند به آن خواهیم پرداخت.
پینوشتها:
۱٫ علامه مجلسی، الاربعین، ص ۱۷۷، ح ۱۵؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۶۰
۲٫ المراقبات، ص ب.
۳٫ همان، ص ب ج.
۴٫ المراقبات، ص ۱۸۷، چاپ سنگی، اصفهان: مکتبه الشفیعی.
۵٫ همان، صص ۲۱۷ و ۲۱۸
۶٫ حج : ۲۸
۷٫ سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج۲، ص ۳۵
۸٫ همان، ص ۳۴
۹٫ المراقبات، ص ۲۱۹
۱۰٫ بقره : ۵۱
۱۱٫ انعام : ۳۱
۱۲٫ قال (ص): «ما أکل و ما شرب ولا نام ولا اشتهى شیئا من ذلک فی ذهابه ومجیئه أربعین یوماً شوقاً إلى ربّه». (مصباح الشریعه، صص ۱۹۶و ۱۹۷)
۱۳٫ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص ۸۷ ، ح۱۸۰۶
۱۴٫ المراقبات، ص۲۲۰
۱۵٫ همان، صص ۲۳۲ ـ ۲۲۱
۱۶٫ همان، صص ۲۲۲ و ۲۲۳
۱۷٫ کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶ ، ح۷، ترجمه از مرحوم مصطفوی؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۱۳۰، ح۷
۱۸٫ طلاق : ۳
۱۹٫ المراقبات، صص ۲۲۴ و ۲۲۵
۲۰٫ همان، ص۲۲۶