کوثر نور و آب حیات دل مردم !
برای به دست آوردن جایگاه والای حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها همین بس که به مقام و جایگاه وی در نزد اهل بیت عصمت و طهارت دقت کنیم آنوقت متوجه خواهیم شد که این بانوی بزرگوار چرا به این مقام و عظمت و بزرگی نائل شدند.
با نگاهی به زندگی کوتاه اما با برکت آن حضرت می بینیم که او از کودکی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا(ع) قرار داشت لذا در علم و تقوا و پاسخ به پرسشهای مراجعان به مقامی رسید که مدال افتخار فداها ابوه، از پدر خود دریافت داشت. (من لا یحضره الخطیب، ج ۴، ص ۴۶۱، به نقل از بارگاه فاطمه معصومه، سید جعفر عظیمی، ص۳۰)کلمه فداها ابوها اوج معرفت و بزرگی آن بانو را می رساند .
امام صادق(ع) نیز در مقام و بزرگی آن حضرت مى فرماید: خدا داراى حرمى است که آن مکّه است، و پیامبرش هم حرمى دارد که مدینه است، و امیرمؤمنین هم حرمى دارد که کوفه است. و ما هم داراى حرمى هستیم که قم است و به زودى بانویى از فرزند من آن جا دفن مى شود که نامش فاطمه است. هرکسى او را زیارت کند بهشت بر او واجب مى شود.
امام صادق(ع) هنگامى این جمله را فرمودند که هنوز مادر امام موسى بن جعفر(ع) به او باردار نشده بود(بحارالأنوار، ج ۵۷، باب ۳۶، ص ۲۱۶)
امام رضا (ع) نیز مى فرمایند: هرکس او (حضرت فاطمه معصومه) را زیارت کند بهشت بر او واجب مى گردد(وسائل الشیعه، ج ۱۴، باب ۹۴، ص ۵۷۶٫)
امام جواد (ع) نیز مى فرمایند: «کسى که آرامگاه عمّه ام را در قم زیارت کند پاداش او بهشت است(بحارالأنوار، ج ۹۹، باب۱، ص ۲۶۵)
همچنین یکی دیگر از علل این عظمت و بزرگی را می توان در نام و لقب آن بزرگوار به دست آورد، با دقت در نام معصومه به خوبی در می یابیم که آن بزرگوار در ایمان و پاکی به درجه بالای عصمت نائل شده بود لذاست که شخص امام رضا علیه السلام عنوان معصومه را به ایشان داده اند تا نشان دهند که حضرت معصومه تا چه اندازه در نزد خداوند دارای عظمت و بزرگی است.امام رضا در روایتی در ضمن دادن لقب معصومه به آن حضرت فرمودند: «من زار المعصومه بقم کمن زارنى ــ هرکس معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.» (ریاحین الشیعه، ج ۵، ص ۳۵).
همچنین شفاعت گسترده حضرت معصومه (س) که طبق روایات ، همه ی شیعیان اهل بیت را در بر می گیرد نیز گواه آن است که حضرت از مقامی فوق تصور ما برخوردار می باشند. به جرات می توان گفت بعد از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه دخت موسی بن جعفر سلام الله علیها نمی رسد، که امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در این رابطه می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم »: «با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» (بحار الأنوار ج ۶۰ ص ۲۲۸)
همچنین صدور زیارت نامه ی آن حضرت از سوی امام معصوم و پیش گویی امام صادق علیه السلام از تشریف فرمایی آن حضرت به قم و دفنشان در قم ؛ و تشییع این بانو به وسیله ی امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام ، از دیگر شواهد عصمت و عظمت آن بانوی والا مقام به شمار می آید ؛ بخصوص که آن دو حضرت نه از راه عادی بلکه از طریق اعجاز برای تشییع آن بانوی کرامت حاضر شدند.
به هر حال نشانه های عظمت و بزرگی آنحضرت در میان فرزندان امام کاظم علیه السلام آنقدر مشهود و بزرگ بود که باعث شد ایشان به چنین مقام و قُربی در نزد ائمه علیهم السلام و شیعیانشان واقع شود.
گوشه ای کرامات آن بانوی بزرگوار:
۱ . حریم حضرت معصومه:
حضرت آیت الله اراکی نقل می کردند: «آقای شیخ حسنعلی تهرانی رحمه الله (جد مادری آقای مروارید) – که از علمای بزرگ و شاگردان فاضل میرزای شیرازی محسوب می شدند و حدود ۵۰ سال در نجف به تحصیل علوم اشتغال داشتند، برادری داشت به نام حاج حسینعلی شال فروش که از تجار بازار بود و در تمام مدتی که حاج شیخ مشغول تحصیل بودند، ایشان ماهی ۵۰ تومان به او شهریه می داد تا این که برادر تاجر فوت می کند و جنازه او را به قم حمل می کنند و در آنجا دفن می نمایند .
حاج شیخ حسنعلی (که در اواخر عمر در مشهد ساکن بودند) تلگرافی از فوت برادر مطلع می شود، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا علیه السلام عرض می کنند: «من خدمت برادرم را یک بار هم نتوانستم جبران نمایم جز همین که بیایم اینجا و از شما خواهش کنم که به خواهرتان حضرت معصومه علیها السلام سفارش ایشان را بفرمائید، کمکی به برادرم بکند .»
همان شب یکی از تجار که از قضیه اطلاع نداشت، خواب می بیند که به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف شده است . در خواب به او می گویند: «حضرت رضا علیه السلام به قم تشریف آوردند، یکی برای زیارت خواهرشان و یکی برای سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی به حضرت معصومه علیها السلام .»
او معنای خواب را نمی فهمد و آن را با حاج شیخ حسنعلی در میان می گذارد و ایشان می فرماید: «همان شب که شما خواب دیدی، من (درباره برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و این خواب شما درست است .» مرحوم آقا سید محمد تقی خوانساری پس از شنیدن این خواب فرمود: «از این خواب استفاده می شود که قم در حریم حضرت معصومه علیها السلام است . باید حضرت امام رضا علیه السلام به قم تشریف فرما شوند و سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی را به حضرت بفرمایند و الا خود حضرت امام رضا علیه السلام مستقیما در کار مداخله نمی کنند; چون این در محدوده حضرت معصومه علیها السلام است و مداخله در این محیط نمی شود ) فروغی از کوثر، نشر زائر، ص ۵۶ و ۵۷ .)
۲ . عنایت حضرت به زوار مرقدش:
آقای شیخ عبدالله موسیانی از حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی نقل کردند: «شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم; خواستم حرم بروم; دیدم بی موقع است; آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد، خواب نمانم; در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد . قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم . او به من فرمود: «سید شهاب! بلند شو و به حرم برو، عده ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده .»
ایشان می فرماید: «من به طرف حرم راه افتادم; دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می لرزند; در را زدم، حاج آقا حبیب – که جزو خدام حرم بود – با اصرار من در را باز کرد; من از مقابل (جلو) و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و در کنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند; من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم (همان، ص ۵۸ و ۵۹ .(
۳ . امام زمان علیه السلام در کنار حرم:
در کتاب انوار المشعشعین آمده است: «شخصی به نام سید عبد الرحیم که مورد وثوق بود، گفت: در عالم خواب دیدم در قبرستان بزرگ قم جمعیت بسیاری هستند . در این هنگام شخص بزرگواری را – که سوار بر اسبی بود – دیدم . او را که از بازارچه می آمد، مشاهده نمودم . پشت سر آن سوار، شخصی گفت: «این سوار، حضرت حجت علیه السلام می باشد .» تا این خبر را شنیدم، سراسیمه به دنبال آن حضرت شتافتم; دیدم آن حضرت به صحن مطهر آمد و در آنجا پیاده شد . صحن خلوت بود; کسی را جز آن حضرت و شخصی که همراه بود، در آنجا ندیدم، مشاهده کردم که آنها عبور کردند تا به صحن عتیق رسیدند، افسار اسب را به دست من دادند تا آن را نگهدارم .
با خود گفتم: «نگهداشتن اسب خوب است یا همراه حضرت بودن؟ سرانجام همراهی حضرت را برگزیدم و افسار اسب را به دست همان شخص که همراه امام بود، دادم و خودم به دنبال حضرت روانه شدم، دیدم حضرت وارد حرم شد و در بالاسر مرقد حضرت معصومه علیها السلام توقف کرد .
هیچ کس از خدام نبودند . پیش خودم فکر کردم آیا به حضور حضرت بروم یا نروم؟ در کنار رواق ایستادم; صدای آن حضرت را می شنیدم، اما چیزی نمی فهمیدم . پس از مدتی آن حضرت از حرم بیرون آمد و من نیز از حرم بیرون آمدم و پشت سر او به راه افتادم . ناگهان ناپدید شد و هرچه جستجو کردم، دستم به دامنش نرسید و از فیض حضور آن بزرگوار محروم گشتم ) انوار المشعشعین، ج ۱، ص ۲۱۲; فاطمه دوم حضرت معصومه علیها السلام، ص ۱۵۲ . )
۴ . شفای بیماری:
آیت الله اراکی قدس سره می فرمود: دستم باد می کرد و قاش می شد و لذا همیشه باید خاک تیمم همراهم می بود تا تیمم کنم، چون وضو نمی توانستم بگیرم و معالجات هم تاثیر نمی کرد . تا اینکه به حضرت معصومه علیها السلام متوسل شدم و ملهم شدم که دستکش دست کنم و چنین کردم، خوب شد (حضرت معصومه علیها السلام فاطمه دوم، ص ۱۶۷; فروغی از کوثر، صص ۵۵ – ۵۴ .)
۵ . ادای دین و گشایش در زندگی:
حاج آقا تقی کمالی، از خدام آستانه مقدسه می گوید: «در سال ۱۳۰۲ ه . ق . در آستانه مقدسه متحصن شده و پناهنده به آن بانوی معظم بودم و در یکی از حجرات صحن نو منزل داشتم، روزگارم به تلخی و سختی سپری می شد و کاملا تحت فشار بی پولی و نداری قرار گرفته بودم; زندگانی را با قرض از کسبه اطراف حرم می گذراندم، تا اینکه یک روز بعد از ادای فریضه صبح به حرم بی بی مشرف شدم و وضع خود را به عرض رساندم .
در این حال دیدم کیسه پولی روی دامنم افتاد، مدتی صبر کردم، به خیال اینکه شاید این کیسه پول مال زوار محترم باشد تا به صاحبش رد نمایم; دیدم خبری نشد، فهمیدم که مرحمتی خانم است; به حجره خود برگشتم; وقتی کیسه را باز کردم، مبلغ چهار تومان در آن بود; ابتدا بدهیهایم را پرداختم و به مدت چهارده ماه خرج کردم و تمام نمی شد تا اینکه روزی حضرت حجه الاسلام حرم پناهی تشریف آوردند و از وضع زندگی من جویا شدند، من موضوع را اظهار نمودم . در همان ایام به آن عطیه خاتمه داده شد (بشاره المؤمنین، آشیخ قوام اسلامی، ص ۵۲; فروغی از کوثر، ص ۷۰ . )